تامین اعتبار و تامین مالی در کشور همچنان با روش های معدودی انجام میشود. اصلی ترین و اساسی ترین راه تامین مالی در ایران، دریافت وام از شبکه پولی و مالی کشور است. روشهای متنوعی که در جهان به منظور تامین مالی انجام میشود، در ایران یا محلی از اعراب ندارد یا بهصورت محدود و بسیار ناچیز انجام میشود. تامین مالی از طریق بازار سرمایه و انتشار اوراق یکی از روشهای مرسوم در دنیا است.
صنایع مختلف از این طریق اقدام به کسب منابع مالی برای پیشبرد و توسعه کسبوکار خود و افزایش سود میکنند. در ایران تامین مالی از بازار سرمایه بهصورت غیرقابل اتکا انجام میشود و بانکها همچنان منبع اصلی تامین مالی هستند که آنها هم هزینههای بسیاری برای صاحبان صنایع تحمیل میکنند. ضمن اینکه پرداخت وام و پول بهصورت مستقیم و در مبالغ کلان بار تورمی بسیاری برای اقتصاد ایجاد میکند.
بر این اساس، بانکمرکزی طی ماههای گذشته بحث انتشار اوراق گام (گواهی اوراق مولد) را پیش برده است. بهگفته فعالان اقتصادی، بانک مرکزی بهصورت جدی پیگیر عملیاتیشدن این اوراق است.
با این وجود، نبود ساختار صحیح بین فروشندگان مواد اولیه و شرکتهای تولیدکننده کالای نهایی باعث شده است این طرح در معرض شکست قرار بگیرد. فروشندگان مواد اولیه که این اوراق برای آنها صادر خواهد شد، زیر بار اعتبارات نمیروند و ظاهرا تلاشهای وزارت صمت هم برای ایجاد سازوکاری که این شرکتها را به قبول اوراق گام وادار کند، بینتیجه مانده است.
تولیدکنندگان مواد اولیه تنها پول نقد و نقدی کار کردن را میپسندند و در مقابل اجراییشدن این طرح مقاومت میکنند.
در همین زمینه با مازیار بیگلو، دبیر انجمن سازندگان قطعات و مجموعههای کشور به گفتوگو پرداختیم.
بحث تامین مالی قطعهسازان با اوراق گام به کجا رسید؟ مشکل اصلی در انتشار این اوراق چیست؟
اوراق گام دارای دو مشکل فنی است و به دلیل همین مشکلات فنی این اوراق هنوز جاری و ساری نشده، البته یکی از بانکها عامل قبول کرده است اوراق را تنزیل کند. خودروسازان هم به همراهی آن بانک شروع به صدور اوراق گام برای یکسری از قطعهسازان کردهاند. هرچند در اهدافی که برای اوراق گام در نظر گرفته شده بود، بحث تنزیل وجود نداشت و قرار بود انتقال اعتبارات مالی در زنجیره بانکی انجام شود که به دلیل مشکلات مالی این مساله محقق نشده است. اما قطعهسازان میتوانند مبلغ بسیار کمی را از قِبَل اوراق گام از محل تنزیل آن بانک عامل دریافت کنند. در صورت رجوع به خودروسازان از سوی قطعهسازان این مسائل توضیح داده خواهد شد. اوراق گام در همین حد جلو رفته است. امیدواریم مسائل فنی مربوط به این اوراق هم حل شود و هدفگذاری اصلی که برای اوراق گام در نظر گرفته شده بود، محقق شود.
این اشکالات فنی در اوراق گام به چه مواردی بازمیگردد؟
یکی از این مشکلات، بحث شرکتهای تولیدکننده مواداولیه است. شرکتهای فولادی و پتروشیمی هنوز قابلیت استفاده از این اوراق را پیدا نکردهاند. قطعهسازان هم وقتی اوراق را از مشتری خودش دریافت میکند، تمایل دارد این اوراق را به زنجیره زیردست خود که تامینکنندگان مواد اولیه هستند، منتقل کند. در این صورت، به اعتبار آن اوراق میتواند مواداولیه خود را تامین کند. از آنجاکه هنوز روش فروش فولاد و پتروشیمی با این اوراق همسانسازی نشده، بنابراین عملا امکان تامین مالی از طریق این اوراق سلب شده است.
مشکل دیگری که برای این اوراق وجود دارد، مربوط به بازار بورس کشور است؛ قرار بود این اوراق برای نقد شدن به بازار بورس برود و در آنجا نقد شود. متاسفانه هنوز هم سازوکار مناسب برای عرضه این اوراق در بورس فراهم نشده است.
هرچند درحالحاضر بحث برای اجراییشدن و عرضه در بورس در حال انجام است. این دو مشکل فنی بزرگ باعث شده قطعهسازان نتوانند یا تمایل به دریافت اوراق گام نداشته باشند. فعلا هرکدام از قطعهسازان این اوراق را دریافت میکنند، به این نیت است که اوراق را به بانک عامل ببرند و تنزیل کنند تا بتوانند پول دریافت کنند.
برخی مدیران عامل شرکتهای قطعهسازی طرح اوراق گام را شکستخورده میدانند. از نظر شما هم این طرح شکست خورده است؟
ما از روز نخست این مساله را در وزارتخانه مطرح کردیم که اگر مشکلات این طرح بهویژه بحث مواد اولیه آن برطرف نشود، طرح شکست خواهد خورد. باتوجه به اینکه وزارت صمت و مدیرکل اعتبارات و تسهیلات این وزارتخانه پیگیر این طرح است، امیدواریم این طرح به سرانجام برسد. وزارت صمت درحال پیریزی روشی هستند تا این اوراق را به مواد اولیه فروشها منتقل کنند. اگر این اتفاق رخ دهد و این اوراق به شرکتهای مواد اولیه منتقل شود، طبق پیشبینی ما بین ۳۰ تا ۴۰ درصد تامین اعتبار قطعهسازان میتواند از طریق اوراق گام انجام شود. اما این مساله در گرو حل مشکلات فنی است که پیش روی اوراق گام وجود دارد.
درصورتیکه تامین اعتبار از طریق اوراق گام فراهم شود، این روند چه تاثیری روی قیمت، تیراژ و سایر مسائل خواهد داشت؟
تامین اعتبار از طریق اوراق گام تاثیری بر قیمت ندارد. اما بهطور قطع بر تولید تاثیر دارد و تولید را تثبیت میکند. به این دلیل که مواد اولیه مورد نیاز را تامین کرده و از خواب خطوط جلوگیری میکند.
در مورد تامین نقدینگی نیز همانطور که اشاره کردم، بین ۳۰ تا ۴۰درصد کمک خواهد کرد. بزرگترین اتفاقی که در این بخش رخ میدهد، این است که قطعهسازان دیگر نیازی به دریافت پول و سپس پرداخت و هزینه آن پیدا نمیکند.
این مساله سبب میشود از چاپ پول جلوگیری شود. در سطح کلان هم باتوجه به اینکه رقم ۷۰هزارمیلیاردتومانی اوراق گام برای همه صنایع در نظر گرفته شده است، کمک بزرگی به کنترل نقدینگی و تورم در کشور میشود. این اتفاق خوب منوطبه این است که بقیه نهادها نیز مانند بانک مرکزی در اجراییشدن این اوراق جدیت داشته باشند.
چون بانک مرکزی در این خصوص بسیار جدی و با برنامه عمل کرد و شفافسازی مناسبی انجام داد. اما وقتی کار به فروشندگان مواد اولیه و بورس اوراق بهادار رسید، انتشار این اوراق هم به مشکل خورد و متوقف شد. امیدواریم سایر نهادها هم به اندازه بانک مرکزی در این کار بسیار مهم جدیت داشته باشند.
چرا فروشندگان مواد اولیه از این اوراق استقبال نمیکنند؟ آیا منفعت آنها با این اوراق تحتشعاع قرار میگیرد؟
بههرحال همه پول نقد را دوست دارند. تولیدکنندگان مواد اولیه هم همواره پول نقد را ترجیح میدهند. یعنی آنها میخواهند با دریافت پول نقد هزینههای خود را مدیریت کنند و حتی سود از آن به دست آورند. اما وقتی اعتبارات مطرح میشود، شرکتها مجبورند اوراق را به زنجیرههای پایینتر خود منتقل کنند.
یعنی فولادیها مجبورند اوراق را به شرکتهای گندلهسازی و الکترودفروش و... منتقل کنند. متاسفانه تامینکنندگان مواد اولیه سالهاست به دریافت پول نقد و سود بالا عادت کردهاند و ایجاد تغییرات در این روند برای آنها سخت و دشوار است.
ضمن اینکه فرآیند فروش شرکتهای مواداولیه الزامات اوراق گام را پاس نمیکند. مبنای اصلی اوراق گام صدور فاکتور یا صورتحساب نهایی است، درصورتیکه فروشندگان مواد اولیه مانند مس، فولاد، آلومینیوم و پتروشیمی فروش خود را بر منبای پیش فاکتور انجام میدهند. یعنی بعد از اینکه کالا جابهجا شد، فاکتور نهایی را صادر میکنند. این نوع روش فروش شرکتهای تولیدکننده مواد اولیه خود مانعی بر سر راه انتشار اوراق گام است.
مسئول ایجاد هماهنگی در این بخش وزارت صمت یا یا بانک مرکزی؟ چه اقدامی در این رابطه انجام شده است؟
وزارت صمت مسئول این نوع هماهنگیها است و در این خصوص جلسات را بهصورت دائمی برگزار میکند. اما یک مقدار مقاومت ازسوی تولیدکنندگان مواد اولیه وجود دارد.
همانطور که گفتم، بههرحال پول نقد برای آنها جذابتر است. ضمن اینکه خود شرکت بورس هم باید همکاری مناسبی داشته باشد تا هرکدام از شرکتهای مواداولیه که بخواهند اعتبارات را به زنجیره پایینتر از خود منتقل کنند، این امکان وجود داشته باشد.
اما بورس هم در شرایط فعلی این آمادگی را از خود نشان نداده است. هرچند درحالحاضر در بورس آشفتگیهای بسیاری وجود دارد و نمیتوان انتظار داشت همه کارها را رها و بحث اوراق گام را حل کنند. اما بههرحال کار بزرگی انجام شده است و باید از بانک مرکزی هم بابت این اقدام تشکر کرد. این کار در دنیا دهههاست انجام میشود و «فاکتورینگ» نام دارد. اما وزارت صمت فعلا درحال برگزاری جلسات و توجیه نهادهای مختلف مانند بورس و تولیدکنندگان مواد اولیه و بانکهای عامل است تا این کار درنهایت انجام شود.
به پوشش ۳۰ تا ۴۰درصدی هزینهها از اوراق گام اشاره کردید. آیا این پوشش قرار است در همین حد باقی بماند یا ممکن است افزایش پیدا کند؟
برای قسمت قطعهسازی اگر این طرح بهدرستی انجام شود، بین ۳۰ تا ۴۰درصد وصول مطالبات قطعهسازی از طریق اوراق گام قابلانجام است و بیشتر نخواهد شد. چون ساختار در بسیاری از قطعهسازیها متفاوت است. خیلی از قطعهسازان مصرف ارزی دارند که اوراق گام جوابگوی آنها نیست.
هزینههای دیگر مانند حقوق و دستمزد نیز از طریق اوراق گام قابل انجام نیست. اوراق گام صرفا خرید کالا را پوشش میدهد. ضمن اینکه اگر شرکتی میخواهد از این اوراق استفاده کند، باید حداقلهای کد سجام را داشته باشد. خیلی از زنجیره های پایین دستی رده دوم و سوم در شرایطی نیستند که بخواهند از این اوراق استفاده کنند. عمده مصرف در فروشندگان مواداولیه رخ خواهد داد که کمک بسیار بزرگی است.
به نظر شما، اوراق گام بهطور کلی روی لبه شکست یا موفقیت قرار دارد؟
بله؛ دقیقا. این اوراق درحالحاضر در جایگاهی است که اگر وزارت صمت و سایر نهادها پیگری و فشار وارد کنند، عملیاتی خواهد شد و موفقیتآمیز خواهد بود. در غیر این صورت، شکست این نوع تامین اعتبار نزدیک است.